6 اصل اساسی یک سازمان سالم
به نظر می رسد یافتن محصول یا بازار مناسب برای ایجاد یک کسب و کار موفق کافی نیست.
معمولا یک شرکت با هدف سودآوری بر اساس اهداف عملکرد کوتاه مدت راهاندازی نمیشود و به یک استراتژی بلند مدت و افرادی اجرایی نیاز دارد. در واقع به عبارت دیگر، نیاز به یک سازمان سالم وجود دارد.
مک کینزی به مدت 10 سال سلامت بیش از 1500 شرکت را در 100 کشور تحت نظر داشته است. آنها دیدگاههای کارکنان و مدیران را در مورد اقدامات انجام شده برای بهبود سلامت سازمانی جمع آوری کردهاند و به این نتیجه رسیده اند که این فعالیتها با بهبود عملکرد مالی مطابقت دارند. تحقیقات نشان میدهد که شرکتهایی که روی سلامت شرکت خود کار میکنند نه تنها در رفاه سازمانی خود به بهبودهایی دست مییابند، بلکه رشد عملکرد ملموسی را در 6 تا 12 ماه نشان میدهند.
سلامت سازمانی چیست؟
سلامت سازمانی تعیین کنندهی توانایی شرکت برای توسعه، برقراری ارتباط و پیروی از یک استراتژی تجاری مشترک با حفظ نیروی انسانی بسیار متعهد است. سلامت سازمانی نه تنها نحوهی کار تیمهای شما برای رسیدن به یک هدف مشترک، بلکه نحوهی مقابله آنها با تغییرات سازمانی است. نوآوری با وجود کارکنان شاد و فعال در سازمانها ایجاد میشود.
6 اصل اساسی یک سازمان سالم
سلامت سازمانی از مولفههای مختلف روانی، فیزیولوژیکی و اجتماعی تشکیل شده است. در زیر پنج عامل کلیدی که بر سلامت سازمانی تأثیر مثبت میگذارند را بررسی میکنیم:
1. همسویی سازمانی
همسویی سازمانی تضمین میکند که همه کارکنان یک چشمانداز مشترک از اهداف، ارزشها و استراتژی شرکت داشته باشند. وقتی موضوع همسویی سازمانی مطرح میشود، همسویی فروش و بازاریابی اولین چیزی است که به ذهن ما میرسد. با این حال، موضوع همسویی سازمانی به هر واحد سازمانی از جمله امور مالی، فناوری اطلاعات، منابع انسانی، پشتیبانی مشتری و غیره نیز مربوط است.
همسویی سازمانی از طریق تلاش مداوم به دست میآید. در حالی که هر یک از اعضای تیم ممکن است به وضوح اهداف هوشمندانه و برنامه توسعه شغلی خود را درک کنند، شما باید اهداف کلان را به تصویر بکشید و چگونگی دستیابی به موفقیتهای کارکنان را همراستا با موفقیت کل سازمان تشریح کنید.
یکی از استراتژیهای مورد استفاده برای دستیابی به همسویی سازمانی، ایجاد یک منبع مشترک مستند از وقایع حقیقی سازمان است که معمولاً به شکل یک پایگاه دانش در سازمان وجود دارد. این رویکرد از شفافیت پشتیبانی میکند و به کارکنان در بخشهای مختلف اجازه میدهد در یک مسیر باشند. استفاده از پلتفرم اینترانت داخلی سازمان برای اطلاعرسانیهای درون سازمانی، میتواند یک راهکار اجرایی برای این موضوع باشد.
همسویی از جنبههای زیر تشکیل شده است:
· همکاری بین بخشی
· اهداف و مقاصد مشترک بین فرایندها و بخشها
· چشمانداز و ماموریت سازمان
· مدیریت عملکرد سازمانی و اهداف عملکرد فردی مرتبط با استراتژی کسب و کار
· درک شفاف از نقش های یکدیگر
بدون شک، همسویی سازمانی مزایای زیادی را به همراه دارد، مانند بهبود روابط کارکنان، وفاداری کارکنان، و نیروی کار متحدی که در جهت اهداف یکسان کار میکند، که در مجموع، پایه و اساس یک سازمان سالم را میسازند.
2. ارتباط شفاف فرایندها و گردش کاری
همسویی سازمانی بدون ارتباط موثر امکانپذیر به نظر نمیرسد. صرف نظر از جایگاه، مدیران در سازمانها تلاش زیادی برای حفظ ارتباطات شفاف درون سازمانی میکنند. دورکاری از موضوعاتی است که مدیریت سازمان را تحت تاثیر خود قرار داده است و مدیریت ارتباطات را به یک چالش جدی برای سازمانها تبدیل کرده است. 33 درصد از کارکنان بیان میکنند که ارتباطات در شرایط دورکاری، چالشهای بیشتری دارد.
در شرکتهای غیرتکنولوژیکی، مدیریت برای ارتباطات ضعیف بین کارکنان ستاد و عملیات چالشهای زیادی دارد. واضح است که ارتباطات موثر، یک مقوله کاملا فرهنگی است که تعداد کمی از شرکتها به آن دست پیدا کردهاند. این موضوع برای سلامت سازمانی چه معنایی دارد؟ 35 درصد از کارکنان، افزایش جابجایی کارکنان را نتیجهی ارتباطات داخلی ضعیف میبینند. یک سازمان سالم، با ایجاد خط مشیهای جامعی که ارتباط بین کارکنان، ذینفعان و کل جامعه را تنظیم می کند، میتواند این مشکل را مرتفع نماید.
3. رفاه و توسعه کارکنان
رفاه کارکنان برای سلامت سازمانی حیاتی است. برای حفظ یک سازمان سالم، مدیران باید تمرکز خود را از انگیزههای مالی به ارتقا رفاه کارکنان تغییر دهند. رفاه کارکنان به جنبههای زیادی از جمله وضعیت روانی کارکنان، ایمنی محل کار، سلامت جسمانی، ارتباطات اجتماعی و نگرش کاری کارکنان بستگی دارد.
در سال 2021، 88 درصد از کارفرمایان بیشتر روی حمایت از سلامت روان در سازمانها سرمایه گذاری میکردند. این در حالی است که در حال حاضر، بسیاری از سازمانها سیاستهای مرخصی با حقوق را گسترش و دورکاری را در دستور کار قرار دادهاند، همچنین فعالیتهای تعامل مجازی کارکنان را توسعه دادهاند. اولویتهای نیروی کار در حال تغییر هستند. کارکنان از سازمانهایشان انتظار دارند که در ایجاد تعادل بین کار و زندگی شخصی از آنها حمایت کنند. تعادل بین کار و زندگی به یکی دیگر از جنبههای حیاتی رفاه کارکنان تبدیل شده است. سازمانها میتوانند با ارائه ساعات کاری انعطافپذیر، تمرکز بر بهرهوری به جای ساعت کاری، و تشویق کارکنان به استفاده از زمان تعطیلات، رفاه کارکنان خود را فراهم نمایند.
از سوی دیگر، توسعه کارکنان هم از مؤلفههای مهم سلامت سازمانی به شمار میآید و ارتباط نزدیکی با رفاه دارد. بدون رشد حرفهای، کارکنان برای بهبود مهارتهای خود احساس توانمندی نمیکنند و در نهایت با انجام کارهای یکنواخت دچار فرسودگی میشوند. برای حمایت از توسعه کارکنان، سازمانها باید برای هر نیروی انسانی جذب شده، یک مسیر توسعه شغلی ایجاد کنند و برنامههای آموزشی حرفهای را تعیین کنند. همچنین تشویق توسعه مهارتهای نرم و ارتقا مهارت مستمر کارکنان، میتواند برنامهی هوشمندانهای در سازمانها باشد.
4. انصاف سازمانی
انصاف یا عدالت سازمانی، ادراک کارکنان را از میزان عادلانه بودن شرایط آنها در محل کار تعیین میکند. این مفهوم بر نگرش نیروی کار نسبت به کاری که انجام میدهند تأثیر گذار است. برابری جنسیتی، حقوقو و دستمزد و توسعه مسیر شغلی عوامل کلیدی موثر بر ادراک کارکنان از فضای عدالت در سازمان است.
از دیدگاه مدیران سازمان، کنترل یا اندازهگیری عدالت سازمانی کار دشواری است، چرا که کارکنان از جایگاه و سطح سازمانی خود به این موضوع نگاه میکنند. مدیران نمیتوانند بر احساسات کارکنان خود تأثیرگذار باشند، و شاید تنها کاری که میتوانند انجام دهند اجرای روشهای شفاف در محل کار است. از جمله:
• تکنیکهای ارزیابی و ارزشیابی مستقیم
• تدوین مسیرهای توسعه شغلی
• در نظر گرفتن چارچوب تصمیم گیری باز
• اجرای طرح مزایای فراگیر
با اجرای این رویهها، میتوان درک عدالت سازمانی را در سازمان بهبود بخشید و یک محیط کاری مثبت و سالم ایجاد کرد.
5. کار معنادار
قبل از اینکه توضیح دهیم که مکانهای کاری چقدر باعث سلامت سازمانی میشوند، باید درک کنیم که کار معنادار چیست. کار معنادار، کاری است که حس ارزش را در برنامه روزانه کارکنان ایجاد میکند. این همان چیزی است که به کارکنان شجاعت میدهد تا کارهای چالش برانگیز و حتی ناخوشایند را انجام دهند و آن را به پایان برسانند. قبلا هم اشاره شد، پول نمیتواند تنها محرکی باشد که باعث شود افراد بهترین تلاش خود را انجام دهند، و از آنجایی که یک سازمان سالم همیشه توسط کارکنان فعال هدایت میشود، ساختن آن بدون تعیین هدف برای کارکنان غیرممکن است.
6. نوآوری
همهی موضوعات سلامت سازمانی به مشارکت کارکنان وابسته نیست. توانایی نوآوری دیجیتال، اخیراً به یک موضوع بسیار مهم برای سازمانها در سراسر جهان تبدیل شده است. در بازاری که به سرعت در حال تغییر است، تنها مدیرانی که توانایی و انعطاف لازم برای تغییر را دارند، می توانند رهبری بازار و سازمان خود را به دست بگیرند.
تفکر خلاق، انعطافپذیری شناختی و به اشتراکگذاری ایده، سه رکن اصلی توانایی سازمانها برای نوآوری است. هر یک از این سه مورد، یک ویژگی متمایز از فرهنگ یک سازمان سالم است.
عناصر اصلی تقویت تفکر خلاق و نوآوری در سازمانها عبارتند از:
• تحمل شکست
• گوش دادن فعال
• کاهش بوروکراسی سازمانی
• رهبری انعطافپذیر
وقتی همه این عناصر در سازمان متعادل باشند، میتوان انتظار یک محل کار راحت و چالش برانگیز را داشت.