پنج چارچوب سلامت سازمانی
هیچ راهنمای مناسبی برای ایجاد یک سازمان سالم وجود ندارد. با این حال، وجود چارچوبی که به عنوان یک نقشه راه استراتژیک برای سازمانها در هر اندازه و جایگاهی عمل کند، میتواند موثر باشد.
چارچوب "As5" یک دهه پیش معرفی شد تا به کسب و کارها کمک کند سفر خود را به سمت سلامت سازمانی قوی آغاز کنند:
1. Aspire کجا میخواهیم برویم؟ مشخص کنید که مفهوم «سازمان سالم» برای شما چه معنایی دارد.
2. Assess ارزیابی کنید: چقدر برای رفتن به سمت سلامت سازمانی آماده هستید؟ شما هدفی را تعیین کردهاید، اما اکنون زمان آن است که بفهمید آیا سازمان شما ظرفیت دستیابی به آن را دارد یا خیر.
3. Architect معمار: برای رسیدن به سلامت سازمانی چه باید کرد؟ اینجا همان جایی است که شما مراحلی را برای رسیدن به یک محیط کاری سالمتر بیان میکنید.
4. Act عمل: چگونه باید سفر را مدیریت کرد؟ ابتکارات را در یک ساختار واضح سازماندهی کنید: رهبران را درگیر کنید، مطمئن شوید که همه افراد درگیر متوجه میشوند که چه اتفاقی میافتد و چرا به آن نیاز دارید، و تصمیم بگیرید که چگونه پیشرفت را پیگیری میکنید.
5. Advance پیشرفت: چگونه باید به حرکت رو به جلو ادامه داد؟ وقتی زیرساختی برای بهبود مستمر دارید، به این فکر کنید که چگونه رهبران را تشویق کنید تا پیشرفت مستمر را هدایت کنند.
اکنون که دیدی از هر مرحله از سفر آینده دارید، میتوانید سلامت سازمانی خود را جدی بگیرید.
نحوه اندازه گیری سلامت سازمانی
مفهوم سلامت سازمانی مبهم است. ایجاد سیستمی که بتوانید آن را اندازه گیری کند، میتواند به شفافتر شدن سلامت کلی سازمان و مزایا و موفقیت ابتکارات سلامت سازمانی کمک کند.
مک کینزی شاخص سلامت سازمانی (OHI) خود را به عنوان راهی برای سنجش اثربخشی یک سازمان بر اساس نظرسنجیهای سراسری معرفی کرده است. OHI عوامل مختلفی را در نظر می گیرد، مانند:
- جهت گیری درون سازمانی
- مسئوليت
- هماهنگی و کنترل
- جهتگیری خارجی
- رهبری
- نوآوری و یادگیری
- تواناییها
- انگیزه
- فرهنگ و اقلیم
برای هر عنصر، چندین سؤال ایجاد کنید و یک مقیاس 1 تا 10 را برای کارکنان ارائه دهید تا هر جنبهای را که بر سلامت سازمانی شما تأثیر می گذارد، رتبهبندی کنند.
با این حال، اندازهگیری سلامت سازمانی تنها زمانی موثر است که معیاری برای مقایسه داشته باشید. به عنوان مثال، میتوانید نظرسنجیهای مختلفی را برای کارکنان و رهبران انجام دهید و بررسی کنید که نظرات آنها چقدر با هم هماهنگ است.
افراد در سطوح مختلف سلسله مراتب، اغلب درک متفاوتی از هر یک از 9 عامل ذکر شده در بالا دارند. با ثبت این اختلافات، مناطقی را که نیاز به توجه خاص دارند شناسایی خواهید کرد.
چگونه سلامت سازمان خود را بهبود بخشیم
در نهایت، میدانید که چه چیزی باعث سلامت سازمانی میشود و چگونه میتوانید سلامت خود را ارزیابی کنید. مراحل گامهای عملیاتی حرکت به سوی سلامت سازمانی به شرح زیر است:
1. ایجاد یک تیم رهبری منسجم و قوی
اولین قدم برای ایجاد یک سازمان سالمتر، مشارکت فعال تیم رهبری است. مدیران باید در هر مرحله از سفر، از برنامهریزی استراتژیک گرفته تا اجرا و ردیابی، حضور داشته باشند.
رهبران سازمان، حداقل 70 درصد از نوسانات در نمرات مشارکت کارکنان را به خود اختصاص میدهند. مدیران بزرگ برای کل تیمها انگیزه ایجاد میکنند، به کارمندان برتر انگیزه میدهند و مشکلات محل کار را زود تشخیص میدهند.
برای ایجاد یک تیم رهبری قوی، با اجرای ابتکارات زیر میتوان شروع کرد:
· بینش خود را به اشتراک بگذارید. مدیران باید به انتقال دیدگاه سازمان به کارکنان کمک کنند. برای انجام این کار، آنها باید واقعاً در فرهنگ ادغام شوند.
· برگزاری جلسات برنامه ریزی استراتژیک سالانه. به طور معمول، این جلسات کمتر از دو روز کامل طول نمی کشد و با فعالیتهای تیمسازی دنبال میشود که ارتباطات بین رهبران و مدیران سازمان را تقویت میکند.
· به رهبران خود کمک کنید تا استقلال را در محل کار تشویق کنند. مدیریت خُرد، سلامت سازمان شما را در معرض تهدید قرار می دهد.
2. در مأموریت خود شفاف باشید
سازمانها زمانی که به دنبال بهرهوری و عملکرد هستند، هنوز اهمیت ماموریت را دست کم میگیرند. با این حال، ساختن یک سازمان سالم بدون یک بیانیه ماموریت مشخص ممکن نیست.
امروزه از هر 10 بزرگسال 9 نفر معتقدند که داشتن یک مأموریت و هدف مشخص برای یک سازمان مهم است. بیانیه ماموریت، هدف شرکت است. این "چرایی" پشت هر اقدامی است که انجام میدهید. برای نوشتن بیانیه ماموریتی که طنینانداز باشد، باید ساده و شفاف باشید و از کلمات مبهم پرهیز کنید. بیانیه ماموریت باید جهت شرکت و همچنین هدف نهایی را مشخص کند.
3. بیش از حد ارتباط برقرار کنید
ارتباط بیش از حد، یک راه عالی برای جلوگیری از برداشتهای منفی از عدالت سازمانی است. ارتباط بیش از حد به رهبران اجازه میدهد تا پیامهای مهم را منتقل کنند و شنیده شوند. در نهایت، کارکنان میدانند که از آنها چه انتظاری میرود و همه دستورالعملهای لازم را برای انجام کارها به طور مؤثر در اختیار دارند.
· اما چگونه به دست می آید؟
اول از همه، شما باید ابزار مناسب را به تیم خود بدهید. یک شرکت باید یک کانال ارتباطی متمرکز داشته باشد که در آن تمام بحثها، ایدهها و دستور کارها ذخیره شود. یکی از مشکلات رایج سازمانهایی که از ایمیل به عنوان کانال اصلی پیامرسانی خود استفاده میکنند، نیاز به گنجاندن همه افرادی است که در این موضوع نقش دارند، اگر کسی از قلم بیفتد، این ارتباط ناموفق است.
در حالت ایدهآل، شما باید تمام فرآیندهای داخلی خود را مستند کنید. ایجاد یک پایگاه دانش یا ویکی داخلی یک راه حل عالی خواهد بود که به همه افراد در سازمان شما امکان میدهد به اطلاعات مورد نیاز برای انجام بهترین کار خود دسترسی داشته باشند. ارزیابیهای متعدد و در بازههای زمانی کوتاه، میتواند به ایجاد فرهنگی کمک کند که در آن کارکنان پاسخگو باشند، و در عین حال در جلسات طولانی با برنامههای گسترده غرق نشوند.
4. ماموریت خود را تقویت کنید
نه تنها توسعه و مستندسازی ارزشهای اصلی سازمان، بلکه به اشتراک گذاشتن آنها به گونهای که کارکنان را تشویق به پیروی از آنها کند، مهم است. شما میتوانید کارکنان خود را تنها با زندگی کردن در ماموریت سازمان، به آن متصل کنید.